برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
از او پرسیدند: اگر یک کتاب صد صفحه ای
در مورد امید بنویسی چه مینویسی؟؟
در جواب گفت: 99 صفحه آن را خالی میگذارم
و در صفحه آخر مینویسم:
" امید آخرین چیزی است که می میرد "
برچسبها:
زمانی که غرورم را شکستی
به من نزدیک نشو
خودم تکه هایم را جمع خواهم کرد
چیزی را پاک نکن..
چه حرف هایت را..
چه اشک هایم را..
برچسبها:
برچسبها:
آدم ها برای هم سنگ تمام میگذارند...
اما نه وقتی در میانشان هستی نه...
آنجا که در میان خاک خوابیدی
"سنگ تمام" را میگذارند و میروند
برچسبها:

برچسبها:
مرا قضاوت نکن رفیق...
تو فقط چهره ام را میبینی...
نه سرگذشتم را...
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
پرنده لب تنگ ماهی نشسته بود
با تعجب به ماهی نگاه میکرد
با خود میگفت : سقف قفسش که شکسته پس چرا پرواز نمیکند
برچسبها:
برچسبها:

برچسبها:

برچسبها:
برچسبها:

برچسبها: